مسأله 319 - هرگاه بعد از تمامى طواف و تجاوز از محل شك نمايد كه آيا طوافم هفت شوط يا كمتر يا بيشتر بوده ، اعتناء به شك ننمايد ، مانند كسى كه بعد از شروع به نماز طواف چنين شكى بكند .
مسأله 320 - هرگاه يقين داشته باشد كه هفت شوط به جا آورده و شك در زياده داشته باشد مثلاً احتمال بدهد كه شوط آخرى هشتم بوده ، به شك خود اعتنا ننمايد و طوافش صحيح است مگر در صورتى كه شكش قبل از تمامى شوط آخرى باشد ، كه در اين صورت طوافش باطل است و احتياط مستحب است كه به قصد رجاء تمامش نموده و بعد از نماز طواف لازم است اعاده طواف با نماز آن كند .
مسأله 321 - هرگاه بين شش و هفت يا پنج و شش و همچنين عددهاى قبل شك كند ، حكم به بطلان طواف مىشود و همچنين اگر شك كند كه آيا شش شوط به جا آورده يا هشت شوط و نداند شوط آخر ششم است يا هشتم ، در اين صورت نيز طوافش باطل است .
مسأله 322 - چنانچه بين شش و هفت شك نموده و از روى نادانى بنا را بر شش گذاشته و طواف را تمام كند ، لازم است طواف را از سر بگيرد و چنانچه بر نادانى خود باقى بماند تا وقتى كه تدارك ممكن نباشد ، بعيد نيست طوافش صحيح باشد ، لكن احتياط ترك نشود .
مسأله 323 - طواف كننده مىتواند به رفيق و همراه خود در حفظ شماره شوطها در صورتى كه به گفتهاش اطمينان پيدا كند و رفيقش يقين داشته باشد اعتماد كند مثلاً در صورت شك اگر رفيق انسان بگويد اين شوط پنجم است ، مىشود بر گفته او اعتماد نموده و دو شوط ديگر به جا آورد .
مسأله 324 - هرگاه در طواف مستحبى شك نمايد ، بنا را بر كمتر بگذارد و طوافش صحيح است .
مسأله 325 - هرگاه از روى عمد و علم به حكم يا جهل به آن طواف عمره تمتع را ترك نموده و نتواند بيش از وقوف به عرفات تداركش نمايد ، عمرهاش باطل و واجب است حج را اگر حج اسلام يا نذر مطلق باشد در سال بعد اعاده نمايد و در سابق گفته شد كه در بطلان احرامش اشكال است واحوط است كه عدول به حج افراد نموده و او را به قصد اعم از حج و عمره مفرده تمام نمايد و چنانچه عمداً طواف حج اسلام يا نذر مطلق را ترك نمايد و تداركش ممكن نباشد ، حجش باطل خواهد بود و لازم است در سال بعد اعاده نمايد و اگر ترك طواف از جهت ندانستن حكم بوده يك شتر كفاره نيز لازم خواهد شد .
مسأله 326 - هرگاه از روى فراموشى طواف ترك شود ، بعد از ياد آمدن تداركش واجب است و چنانچه پس از گذشتن وقتش به ياد آمد ، قضاى آن به جا آورده شود و حج صحيح خواهد بود و احتياط است كه بعد از قضاى طواف ، سعى نيز آورده شود و اگر وقتى يادش بيايد كه قضاء نمودن آن ممكن نباشد ، مثل اين كه پس از بازگشت به وطن باشد واجب است نايب بگيرد و احتياط است نايب پس از طواف ، سعى را نيز بياورد و در صورت سخت بودن بازگشت از بين راه وطن اگر به حدّ حرج نرسد برگردد و طواف را شخصاً بياورد .
مسأله 327 - اگر طواف را فراموش نمود و به وطن خود بازگشت و با عيال خود نزديكى كرد و سپس يادش آمد ، لازم است در صورتى كه فراموش شده طواف حج باشد ، يك قربانى به منى و اگر فراموش شده طواف عمره باشد ، يك قربانى به مكه بفرستد و در اين قربانى آيا گوسفند كافى است ، احتياط به قربانى شتر ترك نشود ، گرچه كفايت گوسفند بعيد نيست .
مسأله 328 - هرگاه طواف را فراموش نموده و زمانى يادش آمد كه قضايش ممكن است ، با همان احرام اول قضايش نمايد و حاجتى به تجديد احرام نيست . بلى در صورتى كه از مكه خارج شد ، برگشتن در ماه بعد از ذى الحجه باشد ، لازم است بنابر احتياط براى دخول مكه احرام تازه ببندد چنان كه گذشت .
مسأله 329 - آنچه بر طواف كننده حلال مىشود ، بر فراموش كننده طواف تا آن را شخصاً يا نايبش قضاء ننموده حلال نمىشود .
مسأله 330 - هرگاه به جهت بيمارى يا شكستگى عضوى و امثال اينها شخصاً نتواند طواف را بياورد ، لازم است به كمك ديگرى طواف كند هر چند به سوار شدن بر دوش او باشد و چنانچه با كمك ديگرى نيز نتواند طواف كند ، واجب است نايب بگيرد كه به جاى او طواف كند و همچنين در نماز طواف كه شخص بايد خودش بياورد و در صورت نتوانستن ديگرى را نايب بگيرد و حكم زن حائض و نفساء ( زائو ) در شرايط طواف بيان شد و احتياط لازم ( اگر اقوى نباشد ) صبر كردن تا تنگى وقت براى طواف و اعمال بعد از آن است ( در صورت اميد به رفع عذر ) تا خود طواف را بياورد و همچنين در مورد نائب گرفتن براى نماز طواف .