مسأله 317 - زيادى در طواف پنج صورت دارد :
اول : آن كه طواف كننده مقدار زيادى را به قصد جزئيت طوافى كه مشغول است يا طواف ديگرى نياورده باشد كه در اين صورت طوافش به اين زيادى باطل نخواهد شد .
دوم : آن كه هنگام شروع به طواف يا در اثناء چنين قصد كند كه زيادى ، جزء طوافش باشد ، يعنى بنا داشته باشد كه طواف را هشت شوط يا بيشتر نمايد ، در اين صورت طوافش جزماً باطل و لازم است اعاده نمايد و همچنين است اگر كمتر از يك شوط زياده كند .
سوم : آن كه زيادى را پس از فراغت از طواف ، به قصد جزئيت آن به جا آورده ، كه در اين صورت نيز اظهر بطلان طواف است .
چهارم : آن كه زيادى را به قصد جزئيت طواف ديگر بياورد و طواف دوم را تمام كند ، كه در اين صورت گر چه در طواف زيادى نداشته ولى احوط بلكه اظهر بطلان طواف اول است به جهت آن كه دو طواف را پشت سر هم آورده .
پنجم : آن كه قصد جزئيت زيادى را براى طواف ديگر بنمايد و اتفاقاً نتواند طواف ديگر را به آخر برساند در اين صورت نه زيادى هست و نه قران ولى گاهى طواف در اين فرض به جهت عدم تحقق قصد قربت باطل مىشود و آن در صورتى است كه مكلف هنگام شروع به طواف يا در اثناى آن با اين كه مىداند قران حرام و مبطل طواف است ، آن را قصد نمايد كه قصد قربت با قصد حرام جمع نمىشود هر چند از باب اتفاق آن حرام انجام نشود كه قران بين دون طواف باشد .
مسأله 318 - هرگاه طواف خود را از روى سهو بيش از هفت شوط نمايد ، چنانچه زيادى كمتر از يك شوط باشد ، آن را قطع نمايد و طوافش صحيح است و چنانچه زيادى يك شوط يا بيشتر باشد ، بنابر احتياط باقى آن را تا يك طواف كامل به قصد قربت مطلقه تمام نمايد و نماز طواف واجب را قبل از سعى و نماز طواف مستحب را بعد از سعى به جا بياورد .